هوا دلبری می‌کرد. خرماپزان رخت بربسته بود و نسیم ملایمی در نخلستان می وزید.

وقایع‌نگاری نبردِ نخلستان/ از باران بیانیه تا باران بطری!

به گزارش قدس آنلاین، آنجا در فولاد آرنا زیر باران بیانیه‌ها، رجزخوانی‌ها، بطری‌ها و سنگ‌ها اخلاق زنده به گور شد، وقتی جماعتی روی سکوها  قرار از کف دادند، فیرپلی به قربانگاه رفت و لیچار روی لبان کسانی نشست که قرار بود شادی را پاس بدارند. کاش در آن ضیافت سهمگین، فوتبال انیس سینه چاکانی می‌شد که بی‌اعتنا به ملاحت هوا، فضاحت و فضیحت را به سکوهای تب آلود وام دادند.

دور از تلخکامی سکوها اما، لشکر پرستاره نکو به مسلخ تبعید شد و نمایش نومیدکننده‌ای را در دیدها قرار داد تا طنین «حیا کن، رها کن» فولاد آرنا را پر کند و مربی لالیگایی تا مغز استخوان مُشوّش شود. نکو در سومین تجربه فصل، باز هم پلن کارسازی رو نکرد تا با دیوار دفاعی آشفته، کمربند میانی شل شده و انبار باروت نم گرفته گریزی جز زانو زدن برابر شاگردان میودراگ بوژوویچ نداشته باشد.

*این تعویض طلایی

اگر تعویض‌های جواد جواب نداد و استقلال در حسرت اردو زدن در زمین آبی خوزستان ماند، در عوض این فرمانده مونته نگرویی بود که با تحلیل درست از اتمسفر حاکم بر کارزار و به میدان فرستادن توپچی‌های اثرگذار کلک مردان متبختر میهمان را کند. غریبه متبحر کنار خط تلخ می‌گفت و شیرین می‌خندید و به گشودن قفل‌ها می اندیشید. اوج تصمیمات بوژوویچ زمانی بود که «بیفوما»ی سیه چهره را به کارزار فرستاد. تعویض طلایی استقلال خوزستان که پس از ورودش به زمین در دقیقه ۷۳ روند بازی را تغییر داد و توانست تیمش را با گلی چشم نواز که از روی ضربه ایستگاهی وارد سنگر حسین حسینی استقلال کرد، به اولین گل و  اولین سه امتیاز فصل برساند. بیفومای سی‌ودو ساله که از اسپانیول و وست برمویچ خود را به اهواز رسانده بود به قهرمان زنگ سوم لیگ بدل شد.انگار باید برای رفع و دفع چشم زخم، نسخه‌ای برای تک سوار آبی‌های پایتخت پیچیده می‌شد. رامین رضاییان که در دو دیدار قبلی عصای دست استقلال شده بود، در کنار کارون به محاق رفت تا در جناح راست خبری از خیزش و جهش و پرش شماره ۱٠ نباشد. خارجی‌های استقلال هم پنجشنبه شب مأموریت خود را در زمین به انجام نرساندند تا حرف‌ها در دهان نکونام بماسد. رافائل سیلوا این‌بار هم مطمئن نشان نداد و بارها در جنگ تن به تن  شکست خورد. کاکوتا و اندونگ گابنی نیز گرچه چند بار با مانورهای خود در مرکز زمین خودنمایی کردند، اما آن‌قدر آماده و شش‌دانگ نبودند که قادر باشند گلیم لاجوردی را از آب بیرون بکشند.این‌گونه شد که کاکوتا از زمین بیرون رفت و اندونگ با پرسینگ آبی‌های کانون، مهار شد تا خوزستان مفتونِ تفنگدارانش شبی شورانگیز را سپری کند. در این میان گوستاوو بلانکو نیز گیج و ویج در زمین پرسه می زد و یادش رفته بود چگونه خود را در موقعیت پاگشایی قرار دهد. پنجشنبه شب دروازه میزبان کمتر به لرزه درآمد تا نکونام بیشتر به ضبط و ربط خط آتش تیمش بیندیشد.

*امیدمافی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.